داستان‌های برگزیده

۴۲۹ – استارت زد یادش آمد مادرش تمام شب را سرفه می کرد.
«محمد حسین صفری»

۶۶۶- پونزده،شونزده،هفده،هجده، مامانی! این جوجهه هم خفه شد!
«عباس سعیدی»

۱۱۸۶- دخترک کنکور قبول شد. پسر همسایه موقع گچ‌کاری گریه می کرد.
«آرمین علاقی»

۱۳۰۴- در خانه تکانی امسال، لباسهای مادر را هم بیرون گذاشتند.
«مریم فردی»

۱۳۵۷- سنگ را گذاشت توی گلوله برفی. گفت: علیرضا عینکتو وردار!
«مهدی زینالی»

داستان‌های شایسته‌ی تقدیر
(آثار منتخب در شایسته تقدیر، داستان‌هایی هستند که به خاطر رای ناکافی یا تعداد بیش از حد کلمات جواز حضور بین داستان‌های برگزیده را کسب نکردند)

۴۸۳- خرگوش پارچه ای را روی زمین می کشید،
می گفت لباستو کثیف نکنی برات بستنی می خرم.
«منصوره سادات میرآقاجانی»

۶۱۰- در کلانتری تعهد داد کتک نزد. دیگر هم موجی نشود.
«مژگان حضرتیان فام»

۶۹۷- پدرم دو جنسی است میرود بوی ادکلن مردانه می دهد، می آید زنانه.
«شادی صالحی»

۷۲۸-اتفاق
آب روی نقاشی اش ریخته بود. برنده‌ی جایزه جشنواره شد.
«مریم دانشور»

۸۳۸- جسد روی تخت تکان خورد؛ فنر تشک در رفته بود.
«فرید حسینیان تهرانی»