داستان‌های برگزیده

۲۸۹- سیگار کشید که برای عروسک‌هایش پدر ترسناکی باشد.
«فاطمه یزدانی»

۳۱۸- وصیتنامه
قبل از بردن جسد، انگشتش را شستند.
«حسین هادوی‌نیاد»

۷۴۵- نامه را پاره کرد، تکه، تکه، تکه، تکه، تکه، تکه.
«آرش مکوندی»

۱۰۵۶- زندانی کلید را از جسد زندانبان برداشت و قورت داد.
«سید محمد حسینی»

داستان‌های شایسته‌ی تقدیر
(آثار منتخب در شایسته تقدیر، داستان‌هایی هستند که به خاطر رای ناکافی یا تعداد بیش از حد کلمات جواز حضور بین داستان‌های برگزیده را کسب نکردند)

۵۶۲- یادش نمی آمد امروز چوب خط کشیده است یا نه
«روح الله صالحی»

۷۸۹- جا زعفرانی خالی بود. زردچوبه و فلفل بیشتری اضافه کرد.
«مرضیه پژوهان فر»

۱۰۳۸- معمار زندان در کنج تاریک انفرادی به خودش فحش میداد.
«علیرضا قاسمیان خمسه»

۱۰۶۶- پسرک فریاد میزد: مرد عنکبوتی از شعله آتش بیرون بیا!
«روشنک رضاپور»